شهیدان پرویز

آثار ، خاطرات و فرازهائی از زندگینامه ی شهیدان محمد محسن و مسعود پرویز

شهیدان پرویز

آثار ، خاطرات و فرازهائی از زندگینامه ی شهیدان محمد محسن و مسعود پرویز

دوران کودکی شهید مسعود پرویز

يكشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۴۲ ب.ظ

بسم الله الرّحمن الرّحیم

 



موقعی که مسعود به دنیا آمد، هنوز در منزل مادرم زندگی می کردیم.مادر من از سادات بود و به بچه ها قرآن درس می داد.

بعد از به دنیا آمدن مسعود و بزرگ شدن دیگر بچه ها، چون محله ی ما وضعیت مناسبی نداشت از مادرم اجازه گرفتم که بروم در محله ی دیگری زندگی کنم و چون در آن شرایط وضع مالی خوبی نداشتم خانه ای اجاره کردم و با رضایت مادرم(چون سید اولاد پیغمبر بود و نمی خواستم ناراحت شود) به آنجا رفتم.

دوران مستاجری ما که مصادف با دوران کودکی مسعود بود، چون این بچه خیلی شیرین و بانمک بود، همسایه ها خیلی او را دوست داشتند.

در همسایگی ما سید بزرگواری زندگی می کرد که متولی پیغمبریه بود، او هر روز به همراه خانمش می آمدند و مسعود را با خودشان به خانه می بردند و از او نگهداری و پذیرایی می کردند.

پدر شهید




منبع:کتاب سفر عشق








  • رهرو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">